خبرگزاری مهر، گروه بین الملل امیر حسین رجبی معمار: آسیب شناسی، بررسی و ترسیم افقهای آینده برای هر پدیده اجتماعی همواره از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است. از این رو واکاوی و آیندهنگری اقدامات و فعالیتهای جبهه مقاومت در غرب آسیا نیز نقش مهمی در فهم تحولات این منطقه و پیشبینی روندهای پیشرو بازی میکند.
در یک دهه اخیر و پس از انقلابهای عربی، راهبرد دشمنان محور مقاومت در پی ناکامی در درگیریهایی نظیر جنگ ۳۳ روزه از نبرد مستقیم به گسترش تروریسم تکفیری و جنگ داخلی، جنگ نیابتی و همچنین ایجاد آشوب، دولتهای ضعیف و فتنههای اجتماعی در کشورهای نقش آفرین این محور معطوف شده است.
نمونههای بارز این اقدامات را میتوان در جنگ داخلی سوریه، تجاوز رژیم سعودی به یمن و در نهایت آشوبها و درگیریهای ضددولتی در عراق و لبنان به وضوح مشاهده کرد. نوشته حاضر میکوشد تا ضمن بررسی گذرای اقدامات دشمنان به راهکارهای به کار رفته در برابر آنها و شرایط آینده منطقه و جبهه مقاومت بپردازد.
عراق؛ از آشوب داخلی تا آرامش نسبی
با پایان موفقیتآمیز حیات داعش و تروریسم تکفیری و پدیداری نسبی آرامش درعراق، محور غربی-عربی پروژه آشوبگری، راهپیمایی و درگیری خیابانی را در شهرهای گوناگون این کشور کلید زد.
زیرساختهای ضعیف اقتصادی، فساد در دیوانسالاری و پیامدهای ناگزیر سالها تحریم، اشغال و جنگ داخلی در عراق زمینه کافی را برای نارضایتی مردم از شرایط کنونی فراهم آورده است. در کنار عوامل مادی یاد شده باید به فرهنگ سیاسی و بافت اجتماعی عشیرهمحور عراق نیز توجه کرد که در آمیختگی با طراحی دشمن از طریق فضای مجازی به رفتارهای احساسی به ویژه میان قشر جوان منجرمی گردد. اما آنچه اهمیت فراوان دارد سوار شدن دشمنان مقاومت بر موج نارضایتیهای بهحق مردم و تلاش برای جهتدهی این اعتراضها علیه مقاومت و بسیج مردمی در این کشور است.
افزایش روزافزون محبوبیت حشد شعبی سبب شده تا محور غربی-عربی تلاش کند با دامن زدن به ناآرامی، ناامنی و انحراف خواستههای اصلی عراقیها، این نیروی برآمده از مردم را رودرروی آنان قرار دهد. هوشیاری مرجعیت و نیروهای بسیج مردمی در حمایت از خواستههای مشروع و قانونی مردم در کنار مدیریت و کنترل تظاهرات، همچنین تلاش برای روی کار آمدن یک دولت کارآمد و مستقل، اقدامات اصلی محور مقاومت در رویارویی با راهبردهای دشمن به شمار میآید.
نقطه اوج این مدیریت بحران را میتوان در تبدیل آشوبهای چند ماه گذشته به راهپیمایی عظیم و ملی علیه حضور نظامی آمریکا و شکست طرح آمریکاییها برای روی کارآوردن یک نخست وزیر وابسته و دولتی ضعیف مشاهده کرد که محور مقاومت توانست با چانهزنیهای بسیار با طرفهای گوناگون و طیفهای مختلف سیاسی-اجتماعی در عراق ضمن ناکام گذاشتن طرح ایالات متحده، بهترین گزینه موجود نخست وزیری را بر سر کار بیاورد.
در افق پیش رو پیگیری دو موضوع میبایست در دستور کار نیروهای مقاومت در عراق قرار بگیرد تا زمینههای شکلگیری بحرانهای بعدی و امکان موجسواری دشمنان را به حداقل برساند.
نخست پیگیری جدی و پیوسته جهت اجرای قانون مصوب پارلمان عراق درباره اخراج نظامیان آمریکایی که اقدامات غیرقانونی و دخالتهای فراوانشان در امور داخلی عراق از عوامل اصلی مصائب مردمان این کشور است؛ نباید از یاد برد که شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس به رغم تلخی و غم بزرگی که در پی آورد در تنویر افکار عمومی و تبدیل خواست اخراج آمریکاییها به یک مطالبه ملی نقش بیبدیلی داشت.
گام دیگر، همافزایی و همکاری کامل جهت افزایش کارآمدی دولت و اصلاحات فوری اقتصادی و سیاسی در این کشور است که میتواند بهانهها و بسترهای شکلگیری بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی-امنیتی آتی را از بین ببرد.
یمن و سوریه از خوابهای آشفته تا کابوس شکست
پنج سال از تجاوز همه جانبه ائتلاف به رهبری عربستان علیه مردمان به پاخاسته یمن میگذرد و نه تنها پیشبینی پیروزی چند هفتهای و آسان نیروهای ائتلاف به وقوع نپیوست بلکه این کشور تبدیل به باتلاق سردمداران ریاض شده که به هر چوب خشکی متوسل میشوند تا بتوانند آبرومندانه از آن خارج شوند.
جنگ علیه یمن هرچند آسیبها و رنجهای فراوانی را برای مردمان محروم و فقیر این کشور به همراه داشته اما هیچ دستاورد چشمگیری را نصیب متجاوزان نکرده و برعکس رشتهای از شکستهای پیدرپی، آنان را به نقطهای رسانده که در بدبینانهترین سناریوهای خویش نیز پیشبینیاش نمیکردند.
توازن قوا در یمن هم نشاندهنده وضعیت باثبات و رو به تقویت محورمقاومت است. از اواخر دی ماه گذشته با آغاز عملیات بزرگ بنیان مرصوص موجب آزادی بخشهای گستردهای از استان جوف و شمال شرق استان صنعا و همچنین پیشروی به سمت عمق استان مارب در مرکز یمن شده است و تلاشهای سعودیها و مزدورانشان نیز برای بازپسگیری مناطق ازدسترفته به جایی نرسیدهاست. همچنین هوشیاری نیروهای ارتش و انصارالله درباره پیشنهادها و طرحهای فریب آتشبس و ندای دروغین طرف آمریکایی-سعودی برای گفتگو توانسته دست برتر و آمادگی یمنیها را در عرصه نظامی و سیاسی حفظ کند.
اوضاع در سوریه نیز پس از نزدیک به یک دهه جنگ و ویرانی به بهترین شرایط ممکن رسیده و نبردهای سنگین زمستان گذشته سبب پاکسازی بخشهای گستردهای از ادلب و آزادی کامل حلب شد. هرچند عملیات در ادلب با سنگاندازیهای ترکیه نیمهکاره مانده اما عملاً تکلیف تروریستهای چندملیتی در این منطقه روشن است؛ یا تسلیم و خروج یا نابودی کامل. برآیند شرایط در سوریه نیز نشاندهنده تثبیت امنیت و پدیداری آرامش قابل قبول در این کشور است.
درباره سوریه نیز سه نکته مهم در دستور کار محور مقاومت قرار دارد نخست تلاش برای حل مساله ادلب با کمترین آسیب به مردم سوریه، نیروهای ارتش و رزمندگان مقاومت از طریق رایزنیهای بیشتر میان ایران، روسیه، ترکیه و همچنین دولت قانونی سوریه، دوم بالابردن سطح بازدارندگی در برابر تجاوزهای هوایی گاهوبیگاه رژیم صهیونیستی علیه پایگاههای مقاومت که با افزایش توان پدافند هوایی ارتش سوریه به تدریج محقق خواهد شد و دیگری ادامه گفتگوهای سوری-سوری درباره نگارش قانون اساسی و آینده اصلاحات سیاسی و اجتماعی در این کشور.
نتیجهگیری
برآیند تحولات در غرب آسیا نشاندهنده تقویت جایگاه محور مقاومت و البته رویارویی پیوسته آن با چالشهای پیشروست. پیشرفتهای روزافزون ایران در عرصههای دفاعی و فناورانه به رغم وجود شدیدترین تحریمها، شکست طرح معامله قرن در فلسطین و ادامه راهپیماییهای جمعه در غزه و همچنین ناکامی محور غربی-عربی در پیشبرد طرحی مشابه عراق در لبنان، جلوههای دیگری از کامیابیهای محور مقاومت به شمار میآید.
آنچه باید در مرحله کنونی وجهه همت کوشندگان راه مقاومت قرار گیرد توجه جدی به توسعه اقتصادی و کاهش ضعفها و محرومیتها است. حال که نبرد با تروریسم تکفیری و تلاش برای ایجاد ثبات سیاسی به نقطه خوبی رسیده، اگر خواهان حفظ و تقویت وضع موجودیم، میبایستی زمینههای اقتصادی و اجتماعی پدیداری بحرانها را چارهای کنیم که در این صورت دشمنان را از در دسترسترین حربه خود بیبهره ساخته ایم.
تلاشها برای اصلاح قانون اساسی در عراق و توزیع مسئولیتها بر مبنای شایستگی و صلاحیت و نه بر پایه وابستگیهای جناحی، قومی و طایفهای که سبب دلسردی جوانان و قفل شدن پارهای از امور شده، میتواند نمونهای از چنین تلاشی باشد که هم افزایشدهنده وحدت و هم ضامن تأمین و حفظ منافع ملی خواهد بود.
نطفه بخش بزرگی از تکانههای اجتماعی و در پی آنها بیثباتی سیاسی و نظامی-امنیتی در شکافها، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی نهفته است که اگر مرتفع نشوند هر از چندگاهی به بحرانهای کوچک و بزرگ بدل شده که میتوانند دستاوردهای مثبت را هم بر باد دهند.
نظر شما